"کنو" برای کارش به شهر ایواته نقل مکان می کند. در آن جا با دختری که همکارش است به نام "هیاسا" آشنا می شود، آن ها با هم در حین بیرون رفتن و نوشیدنی خوردن به هم نزدیک می شوند، ماهی گیری می روند و کلی تفریحات. یک روز هیاسا بدون خبر به سر کار نمی آید ولی پس از مدتی دوباره همدیگر را می بینند اما اون احساس قبلی شکل نمی گیرد. بعد از مدتی هیاسا ناپدید می شود و کنو دنبال او می گردد تا رازی را می فهمد که...
جهت ارسال دیدگاه ، ابتدا در سایت لاگین کنید ورود به سایت